ایستگاه وبلاگ اخبار خودرویی
خواندن 7 دقیقه
.
9 دقیقه پیش
.
بازدید

سوپرکار فراموش‌شده پونتیاک با قلب تپنده ۱۲ سیلندر فراری

سوپرکار فراموش‌شده پونتیاک با قلب تپنده ۱۲ سیلندر فراری

پونتیاک بیشتر با کلاسیک‌های قدرتمندی مانند GTO، فایربرد و ترنس ای‌ام شناخته می‌شود. این ماشین‌های نمادین با طراحی جسورانه و مهم‌تر از همه، قدرت موتورهای V8، نسل خاصی از خودروهای پرفورمنس آمریکایی را تعریف کردند. اما در اعماق آرشیو طراحی جنرال موتورز، نمونه آزمایشی ناشناخته‌ای وجود دارد که تمامی اصول پایه‌ای پونتیاک را به چالش کشید. خودروی مرموز به کلی متفاوت از هر محصول دیگری بود که این سازنده تا به حال ساخته بود، چراکه از یک موتور V12 فراری در زیر کاپوت بهره می‌برد. در این مقاله از ایستگاه با معرفی کانسپت پگاسوس پونتیاک همراه ما باشید.

خودروی مفهومی پگاسوس پونتیاک در اوایل دهه ۱۹۷۰ به عنوان یک نمونه واحد ساخته شد و در آن تلفیقی از تناسبات خودروی عضلانی آمریکایی با دقت مهندسی اروپایی به چشم می‌خورد. این پروژه تحت هدایت بیل میچل، طراح ارشد وقت جنرال موتورز آغاز شد و نخست بر پایه شاسی فایربرد توسعه ‌یافت. با این حال، خودرو تحت اعمال تغییرات گسترده قرار گرفت و سپس میزبان یک موتور V12 فراری شد. پیشرانه فراری تجربه رانندگی کاملا متفاوتی نسبت به موتورهای V8 پونتیاک ارائه می‌داد و اعتبار واقعی یک گرند تورر را به این خودروی آمریکایی بخشید.

مدل ۱۹۷۱ پونتیاک پگاسوس با پیشرانه V12 فراری

پگاسوس پونتیاک

پگاسوس پونتیاک در اصل بر پایه مدل ۱۹۷۰ ساخته شده بود، هرچند محصول نهایی کمتر نشانی از خودروی اولیه داشت. مهندسین، بخش جلو را به سبک گریل مشخصه فراری از نو طراحی کرده و با افزودن دریچه‌های روی گلگیر و همین‌طور تغییر کامل نمای عقب، هویتی تازه به آن بخشیدند. قسمت عقب از چراغ‌های سفارشی و پنجره عقب با حاشیه ‌گرد مشابه فراری ۳۶۵ جی‌تی‌سی بهره می‌برد. پنل‌های بدنه دست‌ساز نیز ظاهری اصیل و مجسمه‌وار برای خودرو به وجود آورده بودند.

چرخ‌های سیمی Borrani، ظاهر الهام گرفته از اروپا را کامل می‌کرد، در حالی که تزئینات داخلی مانند فرمان فراری و نشانگرهای Veglia، موجب تقویت تم طراحی بین‌قاره‌ای شده بود. با وجود ریشه‌های پونتیاک، پگاسوس از نظر ظاهری و احساسی، خودرویی با هویتی کاملا جهانی به نظر می‌رسید.

پروژه پگاسوس V12 با حمایت بیل میچل

بیل میچل در یکی از خلاقانه‌ترین و رقابتی‌ترین دوره‌ها، مدیریت بخش طراحی جنرال موتورز را در دست گرفته بود. وی در مقام معاون طراحی از سال ۱۹۵۸ تا ۱۹۷۷، به طور مستقیم روی توسعه خودروهای نمادینی مانند شورولت کوروت استینگری ۱۹۶۳ و کامارو ۱۹۷۰ داشت. اما میچل در عین حال علاقه بسیاری به خودروهای خاص و عجیب نشان می‌داد، به ویژه خودروهای اسپرت اروپایی. این اشتیاق به طور پنهانی روی برخی از غیرمتعارف‌ترین آزمایش‌های طراحی جنرال موتورز تأثیر گذاشت که البته بسیاری از آن‌ها هرگز از مراحل داخلی فراتر نرفتند.

در ساختار محافظه‌کارانه جنرال موتورز، ایده‌های رادیکال اغلب در خفا باقی می‌ماندند. بودجه‌های مهندسی روی نیازهای بازار انبوه متمرکز بود و پروژه‌های بیش از حد آزمایشی به ندرت توجه عمومی را جلب می‌کردند. با این حال، میچل هم اختیار و هم اعتماد به نفس لازم را جهت پیگیری پروژه‌های جانبی داشت. او با استفاده از بخش پروژه‌های ویژه جنرال موتورز، دستور ساخت یک خودروی مفهومی منحصر به ‌فرد را صادر کرد که تلفیقی از قدرت عضلانی آمریکایی و عملکرد ایتالیایی را به نمایش می‌گذاشت. این خودرو به کانسپت پگاسوس پونتیاک ۱۹۷۱ تبدیل شد و موتور V12 کلمبو در زیر کاپوت، دیوانه‌وارترین ویژگی آن به حساب می‌آمد که از فراری 365 GTB/4 Daytona قرض گرفته شده بود.

پگاسوس پونتیاک

پیشرانه قدرتمند V12 فراری

در هسته پگاسوس پونتیاک ۱۹۷۱، موتور V12 فراری کلمبو قرار دارد که قلپ تپنده دیتونا به حساب می‌آمد. این پیشرانه ۴.۴ لیتری با زاویه ۶۰ درجه، ۳۵۲ اسب بخار در ۷۵۰۰ دور بر دقیقه تولید می‌کرد و با شش کاربراتور وبر، پاسخ‌دهی سریع و باند قدرت گسترده‌ای ارائه می‌داد. جنرال موتورز این موتور را نه صرفا برای ارقام فنی، بلکه برای ظرافت، دقت و ویژگی‌های رانندگی متمایز اروپایی آن انتخاب کرده بود.

بیل میچل می‌خواست پگاسوس ترکیبی از جذابیت احساسی مهندسی ایتالیایی و طراحی آمریکایی باشد. به عقیده او، هیچ پیشرانه داخلی نمی‌توانست با صدا یا پیچیدگی یک موتور V12 فراری رقابت کند. طراحی فشرده و ذات پردور موتور، آن را به تضادی ایده‌آل با موتورهای سنتی بزرگ و کوبنده V8 پونتیاک تبدیل کرده بود.

در مرحله ساخت اولیه، جنرال موتورز پیشرانه فراری را با جعبه‌دنده اتوماتیک توربو هیدراماتیک ۴۰۰ جفت کرد. استفاده از گیربکس خودکار، سازگاری و چیدمان بهتری با شاسی فایربرد ایجاد می‌کرد که برای طرح ترنس‌اکسل فراری طراحی نشده بود. ولی از طرف دیگر، پاسخ‌دهی طبیعی موتور را کاهش می‌داد. گیربکس اتوماتیک نمی‌توانست لذت سواری با پتانسیل کامل موتور را، که در دورموتور ۷۷۰۰ به اوج خود می‌رسید، به راننده انتقال دهد.

پگاسوس پونتیاک

بازگشت به گیربکس دستی

مدت زیادی نگذشت که تیم مهندسی و توسعه جسارت به خرج داد و جعبه‌دنده ۵ سرعته دستی اصلی فراری را روی پگاسوس پونتیاک نصب کرد. آن‌ها تونل جعبه‌دنده را از نوع طراحی کرده و پیکربندی سیستم انتقال قدرت را جهت اتصال ترنس‌اکسل فراری به محور عقب پوزی‌ترکشن جنرال موتورز تغییر دادند. این ارتقاء نه‌تنها عملکرد کلی را بهبود بخشید، بلکه ماهیت اصیل موتور را احیا کرد.

این تغییر، پگاسوس V12 را به ماشینی بسیار جذاب‌تر برای رانندگی تبدیل کرد و همان دینامیک سبک فراری را ارائه می‌داد که میچل به دنبال آن بود. در نهایت، جفت‌سازی موتور و جعبه‌دنده، به پگاسوس شخصیت متمایزی بخشید؛ محصولی ظریف‌تر از یک خودروی عضلانی، اما همچنان به‌طور انکارناپذیری قدرتمند.

جدول مشخصات پیشرانه V12 کلمبو فراری

مشخصات پیشرانه شرح
حجم ۴۳۹۰ سی‌سی
پیکربندی ۱۲ سیلندر ۶۰ درجه
نوع تنفس طبیعی
گیربکس ۵ سرعته دستی ترنس‌اکسل
حداکثر قدرت ۳۵۲ اسب بخار در دورموتور ۷۵۰۰
حداکثر گشتاور ۴۳۱ نیوتن متر در دورموتور ۵۵۰۰
ردلاین (بالاترین دورموتور مجاز) ۷۷۰۰ دور در دقیقه
انتقال نیرو روی محور عقب (RWD)

 

پگاسوس V12 یک بیانیه طراحی شخصی بود

پگاسوس پونتیاک

علیرغم منحصر به ‌فرد بودن، پونتیاک هرگز قصد تولید انبوه پگاسوس V12 را نداشت. این پروژه بیشتر به عنوان یک تمرین طراحی و مهندسی عمل می‌کرد و بازتابی ازا قابلیت‌های مهندسی جنرال موتورز و تمایل به همکاری فراقاره‌ای بود.

با این حال، پگاسوس پونتیاک نه‌تنها یک خودروی مفهومی، بلکه بیانیه شخصی بیل میچل در طراحی محسوب می‌شد. وی از این پروژه برای بیان ایده‌های خود درباره توصیف خودروهای پرفورمنس آینده استفاده کرد. میچل تا زمانی که رئیس طراحی جنرال موتورز بود، تیم‌های تحت نظر خود را به عبور از مرزهای مرسوم تشویق می‌کرد و پگاسوس، امکان تحقق چنین دیدگاهی را در قالب فلز و حرکت فراهم می‌آورد. دلبستگی میچل به این خودرو با تعداد دفعاتی که شخصا پشت فرمان آن نشسته، نمود پیدا می‌کرد.

از یک پروژه محرمانه تا اثر موزه‌ای

برخلاف اکثر خودروهای مفهومی که به آرامی به انبارها منتقل می‌شوند، پگاسوس پس از بازنشستگی میچل در سال ۱۹۷۷ در کنار او باقی ماند. در این مورد استثنای نادر، جنرال موتورز به او اجازه داد خودرو را به همراه خود ببرد؛ امتیازی که تقریبا هرگز به مدیرانی که از شرکت خارج می‌شدند، اعطا نشده بود. میچل تا سال‌ها به رانندگی با محصول بی‌نظیر خود ادامه داد و حتی گزارش معروفی مبنی بر تصادف وی با این خودرو در مسیر مسابقه‌ای رود آمریکای ویسکانسین وجود دارد. پس از درگذشت میچل در سال ۱۹۸۸، پگاسوس پونتیاک به جنرال موتورز بازگردانده شد و به کلکسیون میراث این شرکت در میشیگان پیوست.

در حال حاضر پگاسوس پونتیاک با دقت در آرشیو خودروهای تاریخی جنرال موتورز محافظت می‌شود. این خودرو اگرچه به ندرت در نمایشگاه‌های عمومی به عرضه درمی‌آید، اما گاهی برای رویدادهای ویژه در غرفه جنرال موتورز قرار می‌گیرد و بازدیدکنندگان می‌توانند از نزدیک، با پروژه جذاب پونتیاک با موتور V12 فراری آشنا شوند. پگاسوس ۱۹۷۱ نمایانگر لحظه‌ای است که طراح آینده‌نگر جنرال موتورز، جسارت عبور از مرزهای دیترویت را پیدا کرد و قدرت آمریکایی را با ظرافت اروپایی درآمیخت. این خودرو همچنان به عنوان مدرکی جسورانه بر آنچه هنگام برخورد دو دنیای مختلف رخ می‌دهد، باقی مانده است.

مقالات مرتبط
دیدگاه‌ها

دیدگاهتان را بنویسید

0