بوگاتی پس از دو دهه، بالاخره تصمیم گرفته با پیشرانه W16 خداحافظی کند. البته این وداع با معرفی یک هایپرکار منحصر به فرد جدید به نام برویارد به باشکوهترین شکل ممکن انجام شده است. هایپرکار برویارد در حال حاضر ارزشمندترین و گرانترین محصول شرکت فرانسوی به حساب میآید. با ایستگاه در بررسی بوگاتی برویارد به عنوان نماد پایانی یک دوران تاریخی در صنعت خودروسازی همراه باشید.
هایپرکار برویارد بوگاتی
هایپرکار برویارد (Brouillard) بر پایه اسپیدستر میسترال ساخته شده و به جای سقف باز، از یک سقف شیشهای ثابت بهره میبرد. برویارد در زبان فرانسوی به معنی «مِه» است، هرچند نام اسب سفیدرنگ بنیانگذار این شرکت، یعنی اتوره بوگاتی نیز «برویارد» نیز بوده و در واقع خودرو بر اساس نام این اسب، انتخاب شده است.
نشانههای موجود کابین ماشین، از پنل دربها و روش صندلیها گرفته تا اسب بلورین تعبیهشده درون اهرم تعویض دنده، صحت این موضوع را مورد تأیید قرار میدهند. در هر صورت، هایپرکار برویارد آخرین مدل مستقل بوگاتی با پیشرانه W16 به شمار میرود. این طراحی نه تنها امضای زیباییشناسی شرکت فرانسوی را حفظ میکند، بلکه با ارائه سقف شیشهای، تجربه رانندگی بینظیر در فضایی بسته را فراهم میآورد.
هایپرکار برویارد به عنوان سوگنامهای برای موتور افسانهای W16، نماد پایانی دوران یک پیشرانه انقلابی است که برای دو دهه قلب تپنده هایپرکارهای بوگاتی بود. این مدل با ترکیب طراحی کلاسیک و فناوری روز، میراث ماندگار از پیشرانهای را خلق میکند که مدتها پیش، تحولی را در صنعت خودروی جهان به وجود آورد.
برویارد در نسخههای اولیه به پیشرانه W16 بهکاررفته در میسترال مجهز است و مدلهای آتی بر اساس خودرو توربیلون (Tourbillon) ساخته میشوند که قوای محرکه خود را از پیشرانه پلاگین هیبریدی ۱۷۷۵ اسب بخاری دریافت میکند. این پیشرانه ترکیبی شامل موتور ۸.۳ لیتری ۱۶ سیلندر کازورث میشود که به گیربکس ۸ سرعته اتوماتیک دوال کلاچ متصل بوده و هر چهار چرخ هایپرکار برویارد را به حرکت میاندازد.

نخستین محصول واحد انحصاری سولیتر
ابرخودروی برویارد که قرار است در سال ۲۰۲۷ روانه بازار شود، اولین نمونه از سری هایپرکارهای فوق انحصاری از واحد جدید بوگاتی با نام سولیتر (Solitaire) خواهد بود. به گفته فرانک هیل، سرپرست طراحی بوگاتی، واحد سولیتر فراتر از برنامه شخصیسازی Sur Mesure عمل میکند و روی تولید خودروهای کاملا سفارشی و منحصر به فرد با هندسه متفاوت تمرکز دارد.
بنابراین همانند واحد مولینر (Mulliner) بنتلی سازنده نسخههای محدود باتور و بکلار، یا واحد بسپوک (Bespoke) رولزرویس سازنده دراپتیل ۲۰ میلیون پوندی، سولیتر نیز محصولات انحصاری و گرانقیمتی را بر اساس مدلهای بوگاتی به تولید میرساند.
طبق اظهارات فرانک هیل، استقبال از برنامه شخصیسازی Sur Mesure به قدری گسترده بوده که «تقریبا هیچ خودروی جدیدی بدون نوعی شخصیسازی فروخته نمیشود. اکنون تقاضای بسیار زیادی از سوی مرفهترین مشتریان بوگاتی برای شخصیسازی هرچه بیشتر وجود دارد.» برویارد ثابت میکند که چگونه بخش سولیتر میتواند این تقاضاهای انحصاری را برآورده سازد.
کابین بوگاتی برویارد به سبک نژاد اصیل
اتاقک هایپرکار برویارد، با الهام از دنیای اشرافی و پررمز و راز، فضایی لوکس، پویا و مملو از حس اصالت را در اختیار سرنشینان خودرو قرار میدهد. پنلهای داخلی دربها با طرح تارتان سبز و متریال بهکاررفته در غربیلک فرمان به طور مستقیم از پاریس تأمین شده است. این پارچه را نمیتوان به طور شخصی و مجزا خریدار کرد، چون به طور خاص برای برویارد بوگاتی بافته و سپس گلدوزی شده است. به طور مشابه، الیاف کربنی با هاشور سبزرنگ نیز به طور سفارشی برای برویارد ساخته و با بستهای آلومینیومی در جایجای کابین نصب شدهاند.

صندلیهای خوشساخت دارای ارگونومی و انحنایی هستند که به طور خاص با بدن سرنشین تطبیق پیدا میکند. شیفتر دنده از جنس آلومینیوم بوده و کریستال دستسازی که درون آن تعبیه شده، شمایل اسبی را نشان میدهد که نام برویارد از آن گرفته شده است.
سبک خاص فضای داخلی هایپرکار برویارد که گویی توسط یک نوجوان خوشذوق و علاقهمند به اسبها طراحی شده، با ظرافت کامل به اجرا درآمده و بیشتر به یک اثر هنری متحرک شبیه است تا طراحیهای خیالبافانه. به طور کلی میتوان گفت که این موفقیت از چندین جنبه حاصل شده است؛ کاربرد متریال ممتاز از جمله فیبر کربن رنگی و چرم دستدوز، ترکیب المانهای کلاسیک با فناوریهای روز و انسجام زیباییشناختی.
برخلاف بسیاری از خودروهای تمدار که معمولا بچگانه به نظر میرسند، هایپرکار برویارد با چنان وقار و اعتماد به نفسی طراحی شده که تنها از برندی با میراث بوگاتی برمیآید. این خودرو ثابت میکند که حتی با الهامگیری از مفاهیم به ظاهر ساده، میتوان اثری تحسینبرانگیز و قابل احترام خلق کرد.

پرفورمنس هایپرکار برویارد
واحد سولیتر در هر سال حداکثر دو دستگاه برویارد تولید میکند. این ماشینها بر اساس مدلهای قبلی بوگاتی و سلیقه مشتری ساخته میشوند. همانطور که گفته شد، نسخه اولیه برویارد از پیشرانه ۱۵۷۸ سیسی ۸ لیتری W16 (۱۶ سیلندر با چیدمان W) استفاده میکند که میتواند به نهایت سرعت ۳۸۰ کیلومتر بر ساعت برسد. چنین پرفورمنسی به لطف چهار توربوشارژر حاصل شده که قوای پیشرانه را بهبود میبخشند. این پیشرانه در میسترال، شیرون سوپراسپرت +300 و چنتودیهچی نیز به کار رفته است.
بوگاتی هنوز اطلاعات خاصی را در مورد مصرف بنزین هایپرکار جدید خود منتشر نکرده است. با این حال از آنجا که برویارد اصلی از پیشرانه میسترال بهره میبرد، میتوان تخمینی از مصرف سوخت خودرو به دست آورد. میسترال با سرعت پایین در هر کیلومتر ۲.۴۶ بنزین میسوزاند. مصرف سوخت خودرو به ازای پیمایش هر کیلومتر با سرعت متوسط و بالاترین سرعت به ترتیب به ۴.۵۷ و ۵.۶۸ لیتر افزایش پیدا میکند.
در بخش عقب ماشین، یک جفت خروجی اگزوز با چیدمان عمودی در دو طرف جاسازی شدهاند. هرچند واحد سالیتر در سرزمین «آرزوی تو فرمان من است» به مشتری این امکان را میدهد تا بجای هر جفت از این خروجیها، چیدمان چهارگانه لوله اگزوز در توربیلون Pur Sang را سفارش دهند.

نمای جلوی زیبا و نکته دار
شاید به خاطر نداشته باشید که دو شرکت ریماک و بوگاتی مدتی پیش با یکدیگر ادغام شدند و توجیه منطقی پشت این اتحاد وجود دارد. سوپرکارهایی مثل توربیلون و برویارد که با سطح بالایی از افراط ساخته میشوند، میبایست تابآوری بسیار بیشتری نسبت به خودروهای مسابقهای داشته باشند، چون باید بیش از یک مسابقه دوام بیاورند.
در مدل توربیلون که به زودی رونمایی میشود، این تابآوری به لطف روشهای متعددی افزایش پیدا کرده که یکی از آنها، تست تونلهای ونتوری است. تونلهای ونتوری از زیر کابین عبور میکنند تا آئرودینامیک را نه فقط از بالا، بلکه از زیر خودرو ارتقا بخشند. این طراحی کاهش درگ و افزایش سرعت بیشتر را امکانپذیر میسازد. بدی ترتیب، توربیلون میتواند بدون نیاز به اسپویلر عقب، به حداکثر سرعت خود دست یابد.
توربیلون همچنین دارای دو موتور الکتریکی روی محور جلو است که چرخهای جلو را به حرکت میاندازند. ولی این دو موتور به واسطه سیستم انتقال مرکزی به یکدیگر متصل نیستند. این طراحی امکان کنترل مستقل گشتاور روی هر چرخ را فراهم آورده و هندلینگ و پایداری خودرو را در شرایط مختلف رانندگی بهینه میکند.
نمای جلوی توربیلون شامل دماغه نعل اسبی میشود که به طور مشخص، نشانه ادای احترام به میراث بوگاتی است. با این حال، این دماغه به اجبار کمی کوچکتر شده تا میزان درگ کاهش یابد. بوگاتی همچنین اجزای تعلیق دوجناغی را به نحوی آئرودینامیک طراحی کرده است تا درگ به کمترین حد خود برسد.
این توجه وسواسگونه به جزئیات، از موتورهای الکتریکی مستقل تا بهینهسازی آئرودینامیکی حتی در قطعات تعلیق نشان میدهد که ادغام دانش ریماک در زمینه الکتریکی و میراث بوگاتی در موتورهای احتراقی، چگونه میتواند مرزهای هایپرکارها را جابهجا کند. توربیلون نه تنها یک هایپرکار پرسرعت و خارقالعاده، بلکه نماد همزیستی فناوریهای قدیم و جدید است. هایپرکار برویارد نیز چنین رسالتی را بر عهده دارد.





دیدگاهتان را بنویسید