ایستگاه
خواندن 11 دقیقه
.
4 ماه پیش
.
20 بازدید

ده نقطه عطف بزرگ و مهم در صنعت خودروسازی جهان

ده نقطه عطف بزرگ و مهم در صنعت خودروسازی جهان

مقدمه

اکثر افراد تجربه رانندگی مدرن را امری بدیهی می‌دانند، زیرا انتظار دارند وسیله نقلیه آنها به‌درستی کار کند. یک ماشین قرار است استارت بزند، شتاب بگیرد، بچرخد و متوقف شود. همچنین یک خودرو می‌بایست سواری نرم و ایمنی را در فضایی راحت و آسوده ارائه دهد. اما اکثر افراد توجهی به این واقعیت ندارند که هر یک از این انتظارات، زمانی یک فناوری رادیکال بود. اولین وسیله نقلیه موتوری فرمان یا ترمز نداشت، خبری از سقف یا کابین بسته نبود و تعلیق ضربه‌گیر عقب تأثیر مستقیم روی ستون فقرات راننده می‌گذاشت. تا سال ۱۹۴۹ خودروها حتی احتراق با کلید فعال نداشتند. همه چیز، از برف‌پاک‌کن‌های متناوب گرفته تا سرعت‌سنج‌ها به‌عنوان راه‌حلی برای برطرف‌کردن یک خلأ مهم ابداع شدند.

مسلماً هزاران اختراع و ابتکار انجام شده تا وسیله نقلیه موتوری به شکل امروزی درآید، ولی برخی از آنها اهمیت بیشتری نسبت به سایرین دارند. در این مقاله شما را با ده نقطه عطف بزرگ و مهم در صنعت خودروسازی جهان آشنا می‌کنیم که شیوه رانندگی را برای همیشه تغییر دادند. این رویدادهای تاریخی شاید چندان هوشمندانه به نظر نرسند، ولی بازی را به‌طورکلی تغییر دادند.

سال ۱۹۰۸- هنری فورد، خودرو را به تولید انبوه رساند

سومری‌ها در قرن چهارم پیش از میلاد مسیح، چرخ را اختراع کردند. جین جوزف اتین لونوار در سال ۱۸۶۰ نخستین موتور احتراق داخلی گازی را ساخت. کارل بنز نیز در سال ۱۸۷۹ نخستین خودرو را طراحی کرد. ولی هیچ یک از این تلاش‌ها معنی خاصی نداشت اگر هنری فورد آنها را در یک خودرو سواری ارزان‌قیمت پیاده‌سازی نمی‌کرد. مدل T که در سال ۱۹۰۸ به بازار معرفی شد، نخستین وسیله نقلیه موتوری بود که برای افراد متوسط جامعه طراحی شد و سفر با ماشین را برای آنها امکان‌پذیر کرد. فورد مدل T همچنین نخستین ماشین قابل‌اطمینان با کاربرد آسان بود و همین موضوع، محبوبیت آن را بیشتر کرد. در سال ۱۹۱۳، فورد تولید خط مونتاژ را به کمال رساند و خودروها را با قیمت مناسب به مشتریان تحویل می‌داد. البته خط مونتاژ مدل T به‌قدری سریع حرکت می‌کرد که فرایند رنگ‌آمیزی خودرو به یک مشکل تبدیل شد و در آنجا بود که فورد تصمیم گرفت از رنگ مشکی ژاپنی برای رنگ‌آمیزی استفاده کند، چون سریع‌تر از رنگ‌های دیگر خشک می‌شد.

سال ۱۹۱۱- کادیلاک استارت برقی را معرفی کرد

در ابتدا رایج‌ترین راه برای راه‌اندازی موتور خودرو، استفاده از یک میل‌لنگ دستی بود. با استفاده از قدرت ماهیچه، موتور شروع به فعالیت می‌کرد. ولی این رویکرد چیزی فراتر از یک کار جسمانی بود، چون خطر بسیاری داشت. اگر موتور به عقب برمی‌گشت که اتفاق چندان بعیدی نبود، اپراتور دچار شکستگی دست یا دررفتگی شانه می‌شد. خوشبختانه تمام این دردسرها در سال ۱۹۱۱ به پایان رسید، یعنی زمانی که چارلز اف کترینگ، بنیان‌گذار دلکو و نائب رئیس شرکت تحقیقاتی جنرال موتورز، استارت برقی را اختراع کرد. استارت برقی ساختار ساده‌ای داشت؛ از یک موتور الکتریکی کوچک و قدرتمند برای راه‌اندازی پیشرانه استفاده می‌شد. اگرچه ولتاژ و جریان بالای لازم برای راه‌اندازی موتور، موتور الکتریکی را ظرف چند دقیقه می‌سوزاند، ولی ازآنجاکه تنها به چند ثانیه زمان احتیاج بود، استارت برقی به‌خوبی کار می‌کرد. این فناوری نخستین‌بار در کادیلاک مدل C معرفی شد که شاید نخستین ویژگی لوکس این خودروساز تلقی شود.

سال ۱۹۳۰- برادران گالوین رادیو را به داشبورد خودرو اضافه کردند

امروزه رانندگی در خیابان‌ها بدون گوش‌دادن به موسیقی دلخواه غیرممکن و تحمل‌ناپذیر به نظر می‌رسد. ولی در چند دهه ابتدایی عرضه خودرو به‌صورت انبوه، تنها صدایی که شنیده می‌شد، صدای موتور بود. نخستین رادیوی بیسیم در سال ۱۸۹۳ توسط نیکولا تسلا ساخته شد و اولین ایستگاه رادیویی در دوم نوامبر سال ۱۹۲۰ در پیتسبورگ شروع به فعالیت کرد. بااین‌حال، رادیو تا سال ۱۹۳۰ در خودرو وجود نداشت. در این سال، برادران گالوین موفق به ساخت رادیوی خودرویی شدند و این اولین محصولی بود که نام موتورولا را یدک می‌کشید. رادیو به‌عنوان یکی از آپشن‌های فورد مدل A قیمت گزافی حدود ۱۳۰ دلار (تقریباً ۳۰۰۰ دلار در سال ۲۰۲۴) داشت که در آن زمان، تقریباً نصف قیمت یک خودروی کامل بود. البته تا پیش از سال ۱۹۳۰ نیز شرکت‌های بسیاری تلاش کردند تا رادیو را به خودرو اضافه کنند. به‌عنوان‌مثال، شورولت در سال ۱۹۲۲ آپشن رادیوی خودرو را عرضه کرد، هرچند این رادیو درون داشبورد تعبیه نشده بود.

سال ۱۹۳۹- اولدزموبیل گیربکس‌اتوماتیک را معرفی کرد 

از نظر افرادی که به پرفورمنس اهمیت می‌دهند، دلیلی ندارد که خودرو به گیربکس دستی مجهز نباشد. بااین‌حال، بسیاری افراد با تعویض دنده مشکل دارند. با معرفی گیربکس‌اتوماتیک، افراد بیشتری حاضر به نشستن پشت فرمان خودرو شدند و ترافیک‌های سنگین دیگر طاقت‌فرسا نبودند. از سال ۱۹۰۴ گیربکس‌اتوماتیک به شکل‌های مختلف به وجود آمد، اما عملکرد آنها غیرقابل‌اطمینان بود و نمی‌توانستند نیروی موتور را تحمل کنند. حتی اگر همه چیز خوب کار می‌کرد، باز هم نیاز به کلاچ بود و در این صورت نمی‌شد از صفت اتوماتیک برای سیستم استفاده کرد. سرانجام کرایسلر در طول جنگ جهانی دوم، سیستم Fluid Drive را به‌عنوان نخستین گیربکس‌اتوماتیک بدون کلاچ در خودروهای نظامی پیاده‌سازی کرد و کمی بعد در سال ۱۹۳۹ آن را درون خودروی شهری قرارداد. جنرال موتورز نیز در همین سال، نخستین گیربکس‌اتوماتیک به نام هایدرا -ماتیک را به تولید انبوه رساند. این سیستم از یک کوپلینگ مایع با سه‌چرخ دنده سیاره‌ای هیدرولیکی استفاده می‌کرد که زمینه‌ساز مبدل گشتاور بود. گیربکس‌اتوماتیک پنج‌دنده‌ای (چهار دنده‌جلو و یک‌دنده عقب) اولین‌بار در مدل ۱۹۴۰ خودروی اولدزموبیل 66 Special به عرضه درآمد.

سال ۱۹۴۰- پاکارد از سیستم تهویه خودرو رونمایی کرد

خودروهای مدرن امروزی دارای سیستم‌های کنترل هوای پیچیده دو منطقه‌ای، صندلی‌های مجهز به گرمکن و سردکن و همین‌طور فیلتر تصفیه هوای HEPA هستند. اما سیستم تهویه خودرو درگذشته با پایین و بالابردن شیشه کنترل می‌شد و اثربخشی آن به‌سرعت خودرو وابسته بود. سرنشینان چاره‌ای به جز تحمل وزش باد روی سروصورت خود نداشتند و دود اگزوز در ترافیک‌های سنگین، طاقت آنها را طاق می‌کرد. در سال ۱۹۴۰، افراد ثروتمند توانستند از تکنولوژی تهویه هوا در خودرو استفاده کرده و گرما را شکست دهند. نخستین خودروسازی که این آپشن مدرن را به خودرو افزود، پاکارد بود. البته A/C خودرو قیمت فوق‌العاده بالایی داشت (معادل ۶۱۵۹ دلار در سال ۲۰۲۴) و به همین خاطر آپشن چندان پرطرف‌داری نبود. به‌علاوه، اجزای اصلی این سیستم یعنی اواپراتور و دمنده بیشتر فضای صندوق‌عقب را اشغال می‌کردند و حجم دیوانه‌کننده‌ای از لوله‌کشی‌ها از عقب ماشین به جلو وجود داشت که باعث می‌شد سرویس این سیستم به یک کابوس تبدیل شود. البته دلیل شکست اصلی نخستین سیستم تهویه‌مطبوع، نبود ترموستات یا سوئیچ روشن/ خاموش بود که باعث می‌شد راننده و سرنشینان کابین از سرما به خود بلرزند.

سال ۱۹۵۱- کرایسلر با معرفی فرمان برقی، روند تولید خودرو را تغییر داد

با اینکه گیربکس دستی مزایای بیشتری نسبت به گیربکس‌اتوماتیک دارد، اما فرمان دستی فاقد هرگونه مزیتی نسبت به فرمان برقی است. مانور با سرعت پایین، پارک‌کردن دشوار و رانندگی چالش‌برانگیز در مسیرهای پرپیچ‌وخم از تجارب جهنمی حاصل از کاربرد فرمان دستی هستند. به همین خاطر، وقتی کرایسلر در سال ۱۹۵۱ از نخستین سیستم فرمان برقی با نام تجاری هایدراگاید (Hydraguide) رونمایی کرد، همگی مجذوب آن شدند. اولین خودرویی که با این فناوری فوق‌العاده روانه بازار شد، مدل ۱۹۵۱ کرایسلر امپریال بود. آپشن فرمان برقی در آن زمان حدود ۲۲۶ دلار قیمت داشت که معادل ۲۷۲۵ دلار امروزی است. البته باگذشت زمان، فرمان برقی به یکی از تجهیزات استاندارد تبدیل شد و قیمت آن به‌تدریج کاهش پیدا کرد. حدود ۲۰ سال پس از معرفی فرمان برقی، دیگر هیچ خودرویی در بازار آمریکا با فرمان دستی به فروش نرسید. فرمان برقی یکی از تغییردهندگان بزرگ بازی در صنعت خودرو بود که به‌واسطه آن، راننده دیگر از پشت فرمان نشستن خسته نمی‌شد و مجبور نبود فرمان را محکم در دست بگیرد. استایل یک‌دست به فرمان و دست دیگر روی پنجره از همان سال ۱۹۵۱ روی رانندگان حرفه‌ای نشست.

سال ۱۹۵۴- پاکارد تایرهای تیوب‌لس را به بازار معرفی کرد

چرخ خودرو در ابتدا از جنس چوب بود و بعدها با لایه چرمی پوشانده شد تا کیفیت سواری اندکی نرم تر شود. سپس چرخ چوبی با لایه چرمی، جای خود را به تایرهای لاستیکی توپُر داد، هرچند که چندان بهتر از نمونه قبلی نبودند. در نهایت، خودروسازان به این فکر افتادند که از تایرهای لاستیکی استفاده کنند که درون آنها، تیوب هوا قرار دارد. این تایرها کشش بیشتری با جاده داشتند و سواری نرم و راحتی را به ارمغان آوردند. بااین‌حال، تایری که درون آن تیوب هوا قرار دارد به‌شدت مستعد خراب‌شدن است و خودروهایی که در آن زمان از این نوع لاستیک‌ها استفاده می‌کردند، از امنیتی پایینی برخوردار بودند. سرانجام BFGoodrich در سال ۱۹۵۲ تایرهای تیوبلس را معرفی کرد و بهترین راه‌حل را پیش روی خودروسازان گذاشت. چند سال بعد، تایر تیوبلس به یکی از تجهیزات استاندارد در اکثر خودروها تبدیل شد، ولی خودروهای پاکارد در سال ۱۹۵۴، نخستین نمونه‌هایی بودند که با تایر تیوب‌لس روانه بازار شدند. تایر تیوبلس مزایای بسیاری نسبت به تایرهای بادی دارد که از جمله آنها می‌توان به تعمیر راحت‌تر و مصرف سوخت کمتر اشاره کرد. با اینکه کیفیت تایر تیوبلس در طول سال‌ها بهتر شده، ولی اصول پایه آن برای بیش از ۷۰ سال دست‌نخورده باقی‌مانده است.

سال ۱۹۵۹- ولوو کمربندی ایمنی سه‌نقطه‌ای را طراحی کرد

علی‌رغم جذابیت کمتر نسبت به فناوری‌های تزریق سوخت یا توربوشارژ، نسخه‌های مدرن کمربند ایمنی که به ترتیب در سال‌های ۱۸۹۱ و ۱۹۰۵ اختراع شدند، جزو پیشرفت‌های مهم در تاریخچه صنعت خودرو به‌حساب می‌آیند. استفاده از کمربندی ایمنی در وسیله نقلیه موتوری ایده چندان خلاقانه‌ای نبود، ولی تا پیش از سال ۱۹۵۹، یعنی زمانی که ولوو از طراحی کمربندی ایمنی سه‌نقطه‌ای رونمایی کرد، توجه خاصی به آن نمی‌شد. علی‌رغم مالکیت حقوق معنوی، کمپانی سوئدی ساختار این کمربند را در اختیار همگان قرارداد تا بلکه نسخه‌های بهتری از آن برای حفظ جان افراد ساخته شود. جالب است بدانید که کمربند ایمنی در ابتدا جزو آپشن‌های کم‌اهمیت خودرو بود. شرکت آمریکایی نش، نخستین شرکتی بود که وسایل نقلیه خود را به کمربند ایمنی مجهز کرد. هرچند مشتریان مایل به حذف آن بودند. فورد نیز در سال ۱۹۵۵، کمربند ایمنی را به‌عنوان یک آپشن معرفی کرد و تنها ۲ درصد مشتریان خواستار این آپشن شدند. در سال ۱۹۶۸، کمربندی ایمنی به یکی از تجهیزات دائمی در خودروهای ایالات متحده تبدیل شد و در سال ۱۹۸۴ عمومیت و الزام جهانی پیدا کرد. پیش از گسترش کاربرد کمربندی ایمنی، حتی تصادف‌های کوچک نیز موجب مرگ‌ومیر می‌شد. کمربند ایمنی یکی از مهم‌ترین ابداعات به‌حساب می‌آید که به معنای واقعی کلمه، نجات‌دهنده زندگی است.

سال ۱۹۶۴- فورد باعرضه موستانگ، تولید انبوه خودروهای پونی را آغاز کرد

پس از مدل T، ماستنگ به‌عنوان مهم‌ترین خودروی فورد شناخته می‌شود. این پونی کار آیکونیک و نمادین در سال ۱۹۶۴ ساخته و به موفق‌ترین نام و تأثیرگذارترین مدل در تاریخچه صنعت خودروسازی آمریکا تبدیل شد. ماستنگ قرار بود یک خودروی سرگرم‌کننده، با قیمت مناسب و ظاهر جوان‌پسند باشد و بدون شک به این هدف دست پیدا کرد. موفقیت این خودرو، الهام‌بخش لشکری از خودروهای مقلد و همچنین راه‌اندازی کلاس‌های خودرویی جدید شد. اگر فورد ماستنگ وجود نداشت، خبری از تولید شورولت کامارو، دوج چلنجر و پلیموث باراکودا نیز نبود. ماستنگ به خودروسازان آمریکایی ثابت کرد که منفعت مالی در تولید وسایل نقلیه اسپرت و جوان‌پسند است و این موضوع، عرضه پونتیاک GTO و شروع عصر ماسل‌کارهای کلاسیک را رقم زد. باگذشت بیش از ۶۰ سال و ۷ نسل، فورد ماستنگ حتی یک‌بار هم محبوبیت خود را از دست نداده و کماکان به‌عنوان نماد ماهیت سرکش جوانی، پرفورمنس و جذابیت عمومی در نظر گرفته می‌شود.

سال ۲۰۱۲- تسلا مدل S منجر به انقلاب در صنعت خودروسازی جهان شد

همان‌طور که هنری فورد باعرضه مدل T جهان را تغییر داد، ایلان ماسک نیز با معرفی نخستین خودرو الکتریکی کاربردی در سال ۲۰۱۲، انقلابی را در صنعت خودروسازی به وجود آورد. ظهور خودروهای برقی به سال ۱۹۰۲ بازمی‌گردد، یعنی زمانی که استودبیکر باعرضه یک ماشین مجهز به باتری، وارد صنعت خودروسازی شد. از آن زمان به بعد، خودروسازان متعددی با ایده تولید یک ماشین برقی سروکله زدند، ولی در نهایت محدودیت ظرفیت باتری و هزینه تولید هنگفت، آنها را از تولید خودرو برقی بازداشت. اما ایلان ماسک با تأسیس تسلا به تمام این شکست‌ها خاتمه داد. تسلا در سال ۲۰۰۵ پس از تکمیل پک باتری و جاسازی آن در یک رودستر های‌پرفومنس فوق‌العاده گران‌قیمت، وارد عرصه خودروسازی شد. بااین‌حال، مدل S در سال ۲۰۱۲ بود که انقلابی را در صنعت خودرو به وجود آورد و آن را در مسیر برقی‌سازی قرار دارد. تسلا مدل S دارای قیمت معقولانه، کارایی بالا و کاربردپذیری بود و عموم را متقاعد به کنارگذاشتن خودروهای بنزینی کرد. در پی موفقیت مدل S و سایر مدل‌های تسلا، خودروسازان دیگر نیز ترغیب به تولید خودروی برقی انحصاری خود شدند و برخی آنها حتی خطوط تولید محصولات بنزینی را به طور کامل تعطیل کردند.

مقالات مرتبط
دیدگاه‌ها

دیدگاهتان را بنویسید

0