مقدمه
تکنولوژی موتورسیکلتها از مبدأ پیدایش تاکنون مسیر بسیار طولانی را طی کرده است. همه چیز با ایده جاسازی پیشرانه در دوچرخه و تولید دوچرخه موتوری آغاز شد. صدها سال از ساخت نخستین موتورسیکلت میگذرد و هماکنون طیف وسیعی از مدلها وجود دارند که بهراحتی میتوانند از مرز سرعت ۲۴۰ کیلومتر بر ساعت فراتر میروند. در طول این مسیر طولانی، ذهنهای خلاق و قدرتمند ایدههای متعددی را برای تکامل صنعت موتورسیکلتسازی پیادهسازی کردهاند. از ابتکارات سادهای همچون مفهوم دستهگاز گرفته تا نوآوریهای پیچیدهتری مثل سیستم ترمز ضد قفل، این تکههای فناوری باعث شدهاند موتورسیکلتسواری در دنیای امروزی بهتر و ایمنتر از همیشه باشد. در این مقاله، ده مورد از بهترین اختراعات در حوزه تولید موتورسیکلت را معرفی میکنیم.
استارت برقی
بهمحض نشستن روی زین موتورسیکلت چه کاری انجام میدهید؟ پاسخ واضح است. دکمه استارت برقی را فشار میدهید تا موتورسیکلت روشن شود. این فعالیت امروزه رایج و واضح است، اما تا پیش از اواسط دهه ۶۰ میلادی اینطور نبود. در آن زمان راننده از کیک استارتر استفاده میکرد. کیک استارتر اهرمی است که راننده با لگدزدن به آن باعث روشنشدن موتور میشود. فناوری استارت برقی (Electric Starter) نخستینبار توسط هارلی دیویدسون در موتورسیکلتهای تولید انبوه معرفی شد. این تکنولوژی اولینبار در مدل ۱۹۶۵ الکترا گلاید در دسترس کاربران قرار گرفت. بااینحال در سال ۱۹۶۹ و زمانی که هوندا CB750 را به بازار معرفی کرد، استارت برقی به طور عمومی شناخته، و کاربرد آن رایج شد. از آن زمان تا کنون استارت برقی در موتورسیکلتها برای روشنکردن پیشرانه مورداستفاده قرار میگیرند. البته هنوز هم برخی مدلها علاوه بر استارت برقی، دارای کیک استارتر بهعنوان گزینه پشتیبان هستند.
دستهگاز مچی با بازگشت خودکار
علاوه بر استارتزدن، یکی دیگر از کارهایی که تمام رانندگان پس از نشستن روی زین انجام میدهند، چرخاندن دستهگاز است. ولی بد نیست بدانید در اوایل تاریخ موتورسیکلتسازی، گاز دادن بهوسیله یک اهرم انجام میشد. هارلی دیویدسون از همان ابتدا از دستهگاز مچی در محصولات خود استفاده میکرد. هرچند راننده مجبور بودن پس از چرخاندن دستهگاز، به طور دستی آن را به وضعیت ابتدایی بازگرداند. در راستای افزایش ایمنی و استانداردسازی، دستهگاز جای ثابتی در سمت راست دستهفرمان پیدا کرد و پس از آن، قابلیت بازگشت خودکار به دستهگاز مچی (Self-Returning Twist Throttle) اضافه شد.
تزریق سوخت
امروزه بهسختی میتوان موتورسیکلت جدیدی را پیدا کرد که به فناوری تزریق سوخت (Fuel Injection) مجهز نباشد. اگرچه هنوز هم موتورسیکلتهای کاربراتوری در بازار یافت میشوند، ولی تزریق سوخت به سبب مطابقت با استانداردهای آلایندگی، به یک ویژگی استاندارد صنعتی تبدیل شده است. شاید موتورسیکلتهای خاکی و موتورسیکلتهای مجهز به پیشرانههای کوچک هنوز هم از نوع کاربراتوری باشند، ولی موتورسیکلتهای خیابانی و مسابقهای عمدتاً از فناوری تزریق سوخت بهره میبرند. جدای از بهبود اثربخشی و اندازهگیری دقیق ترکیب سوخت و هوا، فناوری تزریق سوخت با استانداردهای آلایندگی سختگیرانهای که پس از معرفی یورو ۱ به وجود آمدند، سازگاری و مطابقت دارد.
سیستم ترمز ضد قفل
برخی رانندگان سیستم ABS را خاموش میکنند، اما این فناوری از زمان پیدایش تا کنون جان میلیونها نفر را نجات داده است. سیستم ترمز ضد قفل یا همان Anti-lock Braking System نخستینبار در سال ۱۹۸۸ در مدل K100 بامو معرفی شد. این فناوری بهمحض معرفی و نمایش اثربخشی خود، بهعنوان یک استاندارد ایمنی در بین سازندگان موتورسیکلت مورد پذیرش قرار گرفت. اگرچه هنوز برخی مدلها وجود دارند که فاقد ABS هستند، اما وجود این سیستم میتواند به افزایش عمر موتورسیکلت و راننده آن کمک کند. سیستم ترمز ضد قفل در هنگام ترمزگیریهای ناگهانی و شدید از قفلشدن چرخها جلوگیری کرده و مانع لغزش و سرخوردن میشوند. این فناوری همچنین فرمانپذیری در شرایط ترمزگیری اضطراری را بهبود میبخشد. بسته به نوع جاده، ABS همچنین روی فاصله ترمزگیری تأثیر میگذارد.
خنکسازی مایع
حرارت و دفع گرما، یکی از مهمترین مشکلاتی بوده که مهندسان و طراحان موتورسیکلتها با آن دستوپنجه نرم میکردند. برای موتورهای مجهز به سیستم خنکسازی بادی، راهحلهای زیادی برای کاهش دمای پیشرانه وجود داشت؛ مثل اضافهکردن باله خنککننده. اما همانطور که موتورها قویتر شدند، اثربخشی خنکسازی بادی نیز کاهش پیدا کرد. باد دیگر بهتنهایی نمیتوانست دمای بالای موتور را پایین آورد. بدین ترتیب مهندسین به فکر روش مؤثرتری برای خنکسازی افتادند و اینگونه بود که سیستم خنکسازی مایع (Liquid Cooling) به صنعت موتورسیکلتسازی معرفی شد. این سیستم از آب، روغن یا ترکیبی از هر دو استفاده میکند تا بدون نیاز به عبور هوای سرد، دمای پیشرانههای قدرتمند و بزرگ را کاهش دهد. با خلق سیستم خنکسازی مایع، راه برای ظهور موتورسیکلتهای قدرتمندتری همچون ایندیان اسکات هموار شد.
ترمزهای دیسکی
اکثر موتورسیکلتهای قدیمی و ارزانقیمت دارای ترمز کاسهای هستند. برخی دیگر نیز برای چرخ جلو از ترمز دیسکی و برای چرخ عقب از ترمز کاسهای استفاده میکنند. بااینحال زمانی که بحث پرفورمنس و ایمنی مطرح است، ترمزهای دیسکی (Disk Brakes) حرف اول را میزنند. در اکثر موتورسیکلتهای امروزی، ترمز دیسکی جزو تجهیزات استاندارد و رایج بهحساب میآید. ترمزهای دیسکی در مقایسه با نمونههای کاسهای، از قدرت متوقف سازی و مهار گرمای بهتری برخوردار هستند. اما همانند هر فناوری پر مزیت دیگری، ترمز دیسکی نیز دارای معایبی میشود. آنها مستعد قفلکردن چرخها بوده و قیمت بالایی دارند. خوشبختانه ایراد اول بهوسیله سیستم ABS برطرف میشود و قیمت بالا به سبب عملکرد فوقالعاده توجیهپذیر است.
فیرینگ
از مدلهای کروزر گرفته تا نمونههای اسپرت، موتورسیکلتهای امروزی در شکلها و اندازههای مختلف روانه بازار میشوند. اکثر آنها دارای فیرینگ (Fairing) هستند که علاوه بر بهبود آئرودینامیک، ظاهر جذابی را به موتورسیکلت میبخشد. فیرینگ پوستهای است که روی قاب یک موتورسیکلت، بهویژه مدلهای مسابقهای و اسپرت، نصب میشود تا باد را منحرف کند و کشش هوا را کاهش دهد. اکثر موتورسیکلتهای قدیمی طراحی سادهای داشتند و رانندگان چنین سادگی را قبول کرده بودند. بااینوجود از دهه ۱۹۵۰ میلادی، فیرینگ به شکلی ابتدایی برای بهبود آئرودینامیک روی موتورسیکلتهای شرکتکننده در مسابقات جهانی پدیدار شد و از آن زمان به بعد، بهعنوان یک آپشن برای بسیاری از موتورسیکلتها به عرضه درآمد. پس از معرفی R100RS توسط بامو، باقی تولیدکنندگان نیز به فکر استفاده از فیرینگ بهعنوان یکی از تجهیزات استاندارد در محصولات خود شدند. چه برای افزایش سرعت یا چه برای محافظت در برابر باد، فیرینگها نقش بسزایی در کیفیت سواری ایفا میکنند و تجربه رانندگی را بهبود میبخشند.
بهبود تایرها
تایرها یکی از مهمترین وظایف را بر عهده دارد؛ آنها قدرت موتورسیکلت را روی آسفالت پیاده میکنند. موتورسیکلتهای خیابانی و مسابقهای قدیمی از تایرهای باریک با ساختار ساده استفاده میکردند. آنها کار راحتی را با کمترین هزینه انجام میدادند. بااینحال با پیشرفت تکنولوژی و ظهور موتورسیکلتهای قدرتمند، این لاستیکهای باریک دیگر جوابگوی انتقال قدرت نبودند. به همین خاطر تایرهای مدرن با ساختار بهتر و پیچیدهتر به وجود آمدند و پایهگذار آنها، میشلین بود. میشلین در سال ۱۹۴۶ تایرهای رادیال را به صنعت معرفی کرد. با استفاده از تایرهای رادیال، موتورسیکلت میتوانست با سرعت بالا حرکت کند، بدون اینکه لاستیک به سبب سرعت تغییر شکل دهد و کشش آن با زمین کاهش یابد. از آن زمان به بعد، شرکتهایی مثل بریجستون، پیرلی و دانلوپ روشهای جدیدی را برای بهبود تایرها پیدا کردند، مثل اضافهکردن سیلیس به لاستیک برای ایجاد توازن میان چسبندگی و مقاومت چرخشی.
دوشاخ معکوس
تا مدتها دوشاخ تلسکوپی به طور پیشفرض بهعنوان تعلیق جلو مورداستفاده قرار میگرفت. اما تیمهای مسابقهای باهدف یافتن راهی برای بهبود پرفورمنس موتورسیکلت در پیست مسابقات، از مزایای نصب برعکس دوشاخ آگاهی پیدا کردند و بدین ترتیب، دوشاخ معکوس (Inverted Fork) اختراع شد. در مقایسه با دوشاخهای معمولی، دوشاخ معکوس سفت و سختتر است. بسته به نوع تایرها، دوشاخ معکوس میتواند موجب بهبود راندمان موتور، پاسخگویی و کیفیت سواری شود. هنگام رقابت در سطوح بالا، به حداکثر رسیدن این فاکتورها به معنی افزایش احتمال پیروزی است.
واحد سنجش اینرسی
واحد سنجش اینرسی یا همان IMU (Inertia Measurement Unit) یکی از فناوریهای نسبتاً جدید است که بهتدریج توسعهیافته، تکامل پیدا کرده و در مدلهای دهه اخیر تعبیه شده است. این فناوری با نامهای مختلف توسط شرکتهای متفاوت مورد خطاب قرار میگیرد. مثلاً بامو بهجای IMU از سیستم ترمز ضد قفل گوشهای (Cornering ABS) یا ABS Pro استفاده میکند. واحد IMU گاهی مواقع با نام واحد کنترل پایداری موتورسیکلت نیز شناخته میشود. صرفنظر از نام، IMU بهتدریج به بخش تفکیکناپذیر از سیستم الکترونیکی موتورسیکلتها تبدیل شده است. این فناوری از پرتشدن راننده حین ترمزگیری در گوشهها جلوگیری میکند. فاکتورهایی همچون فعالسازی ABS و مدیریت ترمز موتور توسط IMU کنترل میشوند. واحد IMU دادههای جمعآوریشده توسط ژیروسکوپ و شتابسنج را دریافت و پردازش کرده و آنها را به سمت سیستم موتورسیکلت ارسال میکند تا بهترین اقدام ممکن صورت گیرد.
دیدگاهتان را بنویسید