مقدمه
برخی مواقع شرکتهای خودروسازی یک محصول ویژه و منحصربهفرد تولید میکنند که برای نسلها به زندگی خود ادامه میدهد و به فروش و محبوبیت جهانی میرسد. اما گاهی مواقع یک خودرو با اهداف عالی و ترکیب فوقالعادهای از ظاهر جذاب و پرفورمنس به وجود میآید که علیرغم پتانسیل بالا، هرگز جانشینی برای آن معرفی نمیشود. این خودروها برای مدت کوتاهی در بازار حضور دارند و سپس دیگر خبری از آنها به گوش نمیرسد، هرچند تأثیر آنها روی فرهنگ خودرو همیشگی و جاودانه است. در این مقاله شما را با ده خودروی فوقالعاده آشنا میکنیم که متأسفانه جانشینی برای آنها ساخته نشد. در آینده بسیار نزدیک، هوندا S2000 نیز به این لیست اضافه خواهد شد.
کرایسلر Crossfire SRT6 (۲۰۰۵ تا ۲۰۰۶)
در زمانهای دور، زمانی که مرسدسبنز و کرایسلر در یک «ادغام یا برابری» با یکدیگر مرتبط بودند، کرایسلر تصمیم گرفت با رونمایی از یک خودروی اسپرت منحصربهفرد، ذهنیت عموم نسبت به خود را تغییر دهد. نتیجه این تصمیمگیری، کراسفایر نام گرفت که یک خودروی اسپرت دو سرنشین بود. از شاسی و سیستم تعلیق گرفته تا تنوع پیشرانهها، کراسفایر قطعات مکانیکی متعددی را با مرسدس SLK Roadster به اشتراک داشت. به همین خاطر، کراسفایر خیلی زود به محبوبیت بسیاری دست پیدا کرد، هرچند پیشرانه ۶ سیلندر مرسدس به سبب پرفورمنس پایین با ۲۱۵ اسب بخار قدرت، چندان مطلوب خریداران نبود. نسخه استاندارد کراسفایر یک ماشین اسپرت مخوف بود، ولی کرایسلر باعرضه SRT-6 بازی را به سطح بالاتری ارتقا داد. کراسفایر SRT-6 به لطف پیشرانه ۶ سیلندر سوپر شارژ M112 مرسدس با ۳۳۰ اسب بخار قدرت و ۴۲۰ نیوتن متر گشتاور، یک کوپههای پرفورمنس بهحساب میآمد که میتوانست در عرض ۴.۹ ثانیه از حالت سکون بهسرعت صد کیلومتر بر ساعت برسد. این مدل ظاهر جذابتری نسبت به نسخه معمولی داشته و به تعلیق سفتتر، ترمزهای بزرگتر، تایرهای تابستانی پایلوت اسپرت PS2 میشلین مجهز بود. کراسفایر SRT-6 یک محصول فوقالعاده بود، اما به سبب قیمت بالا، به فروش چندانی دست پیدا نکرد.
مرسدسبنز R63 AMG (۲۰۰۷)
در سال ۲۰۱۶، مرسدس تشخیص داد که جای یک مینیون لوکس در بازار خالی است و در نتیجه مدل R63 را به عرضه درآورد. این مدل فاقد دربهای کشویی عقب بوده و ظاهری اسپرت و بسیار جذابتر نسبت به همتایان زمان خود داشت. علیرغم انتخاب پیشرانههای متنوع ۶ سیلندر و ۸ سیلندر، واحد آامگ پیشنهاد بهتری برای R63 ارائه کرد. برای سال ۲۰۱۷، R63 AMG روانه بازار شد. این مینی ون زیبا به همان موتور ۶.۲ لیتری تنفس طبیعی ۸ سیلندری بهکاررفته در مدلهای ML63 AMG و GL63 AMG مجهز بود. پیشرانه ۵۰۳ اسب بخاری با ۶۳۰ نیوتن متر گشتاور به واسطه گیربکس ۷سرعته اتوماتیک جیترونیک، چهارچرخ R63 را به حرکت درآورده و شتاب صفر تا صد ۴.۶ ثانیهای را برای خودرو رقم میزد. مینی ون آلمانی قرار بود یک خودروی نمایشی باشد و تنها ۲۰۰ دستگاه از آن به تولید رسید. بااینحال، تیراژ محدود تأثیری روی فروش خودرو نداشت و فقط یک سال زمان لازم بود تا مینی ون جذاب و قدرتمند R63 AMG در بازار محو شود.
کیا Stinger GT (۲۰۱۸-۲۰۲۳)
جدیدترین ورودی به لیست خودروهای فوقالعادهای که هرگز جانشینی برای آنها ساخته شده، کیا استینگر است که حتی اگر جانشینی هم برای آن معرفی شود، نمیتواند انتظارات ما را برآورده سازد. استینگر باعرضه در سال ۲۰۱۸ توانمندی کیا در ساخت خودروهای پرفورمنس را به رخ رقبا کشید. این سدان فستبک اگرچه در نسخه معمولی نیز ظاهر تهاجمی و امکانات فراوانی داشت، ولی نسخه GT آن به لطف موتور توئین توربوشارژ ۶ سیلندر ۳۶۸ اسب بخاری، یک محصول تحسینبرانگیز در نظر گرفته میشد. کیا قصد شوخی نداشت؛ استینگر با کمک آلبرت بیرمان، طراحی سابق واحد M بامو ساخته شد که با ایدههای جالب خود توانست یک سدان موقر و آرام را به یک موشک پرشتاب تبدیل کند. استینگر جیتی به گیربکس ۸سرعته اتوماتیک و سیستم AWD مجهز بود و با ۳۶۸ اسب بخار قدرت و ۵۱۰ نیوتن متر گشتاور موتور میتوانست شتابگیری صفر تا صد را در عرض ۴.۷ ثانیه برآورده سازد. فستبک کرهای از لحاظ پرفورمنس از بسیاری رقبای اروپایی پیشی گرفت، ولی علیرغم قیمت پایین، هرگز نتوانست به فروش مورد انتظار دست پیدا کند. کیا در نهایت به سراغ کراساوورها و نمونههای الکتریکی رفت و این الماس گرانبها را کنار گذاشت.
بامو Z1 (۱۹۸۹ تا ۱۹۹۱)
بامو Z1 بدون شک یکی از منحصربهفردترین رودسترهای تولیدی در تمام ادوار است که متأسفانه هرگز وارد نسل دوم نشد. اواخر دهه ۸۰ میلادی بود که ایده درخشانی به ذهن شرکت آلمانی رسید. بامو یک گروه ویژه از بهترین مهندسان و طراحان شرکت را دور هم جمع کرد و به آنها آزادی عمل داد تا وسیله نقلیهای را با پیشرفتهترین تکنیکها و تکنولوژیهای موجود بسازند. نتیجه این نبوغ دستهجمعی، Z1 نام گرفت که نخستین رودستر جدید بامو در ۳۰ سال اخیر بود. بامو Z1 شامل شاسی یکپارچه و دربهای شگفتانگیزی میشد که برای سهولت برای ورود به کابین، بهصورت کشویی بالا و پایین میرفتند. مهندسین آلمانی همچنین بدنه خودرو را با استفاده از پنلهای ترموپلاستیک ساختند تا در صورت بروز تصادف، بهراحتی تعمیر شوند. مشتریان عاشق این رودستر دونفره شدند و برای خرید آن دستوپا میشکستند. اگرچه Z1 برای مدت کوتاهی در بازار حاضر بود، ولی حدود ۸۰۰۰ دستگاه از این خودرو به فروش رسید. علیرغم محبوبیت و موفقیت، Z1 بهروزرسانی نشد، چون بامو معتقد بود که رودسترهای سنتیتر مثل Z3 و Z4 تطابق بیشتری با اهداف آینده شرکت دارند. رودستر زد وان از موتور ۲.۵ لیتری ۶ سیلندر و گیربکس ۵سرعته دستی استفاده میکرد که ۱۶۸ اسب بخار قدرت و ۲۱۸ نیوتن متر گشتاور را به چرخهای عقب میرساند. این خودرو چندان چالاک و پرشتاب نبود، ولی کاربردپذیری بالایی داشت و ظاهر آن قلب هر بینندهای را به تپش درمیآورد.
میتسوبیشی 3000GT VR4 (۱۹۹۰ تا ۲۰۰۰)
برخی بر این باور هستند که میتسوبیشی نسل دوم 3000GT VR4 را روانه بازار کرده است. ولی درواقع دو خودرویی که بهعنوان نسل دوم ۳۰۰۰ جیتی شناخته شده، نسخههای فیس لیفت هستند و بهغیراز چند تغییر جزئی، تفاوت چندانی با نسخه اصلی ندارند. درهرصورت، میتسوبیشی 3000 GT بهویژه نمونههای مجهز به موتور توئین توربوی VR4 جزو جذابترین و چشمگیرترین خودروهای دهه ۹۰ میلادی بهحساب میآیند. این ماشین در سال ۱۹۹۰ با سیستم AWD با فرمانپذیری چهارچرخ، تعلیق الکترونیکی و اگزوز قابلتنظیم معرفی شد. ولی این تجهیزات از مدلهای سال ۱۹۹۷ به بعد برداشته شدند تا قیمت خودرو کاهش یابد، هرچند پرفورمنس تا حدودی افزایش پیدا کرد. پیشرانه بهکاررفته در مدلهای ۱۹۹۷ به بعد حدود ۳۲۰ اسب بخار قدرت و ۴۲۷ نیوتن متر گشتاور داشته و بهوسیله گیربکس ۶سرعته دستی، هر چهارچرخ ماشین را به حرکت درمیآورد. این خودروی ژاپنی میتوانست در عرض ۵ ثانیه از حالت سکون بهسرعت صد کیلومتر بر ساعت برسد.
بیوک GNX (۱۹۸۷)
در دهه ۸۰ میلادی، عرضه ماشینهای پرفورمنس بسیار محدود بود. آنها باقیمت بالایی به فروش میرسیدند و معمولاً به تولیدکنندگان ایتالیایی تعلق داشتند. بااینحال، بیوک بهعنوان یک برند آمریکایی عزم خود را جزم کرد تا پا به حوزه خودروهای پرفورمنس بگذارد. در آن زمان، بیوک به ساخت ماشینهای راحت و لوکس شهرت داشت و تصمیم گرفت مدل Regal را به یک ماشین با پرفورمنس بالا تبدیل کند. بدین ترتیب، مدلهایی مثل T-Type، Turbo-T و معروفتر از همه، Grand National به بازار معرفی شدند. این خودروها همگی فوقالعاده بودند، ولی بیوک پتانسیل بیشتری در آنها میدید و در نهایت در سال ۱۹۸۷ از آخرینمدل گرند نشنال رونمایی کرد. بیوک گرند نشنال اکسپریمنتال (GNX) که با همکاری واحد فناوریهای پرفورمنس مکلارن/ ASC ساخته شد، نهایت توانمندی گرند نشنال را به نمایش گذاشت. این ماشین به موتور ۳.۸ لیتری ۶ سیلندر توربوشارژ مجهز بود و با ۲۷۶ اسب بخار قدرت و ۴۸۸ نیوتن متر گشتاور در جاده حرکت میکرد. البته همه میدانستند که بیوک محصول خود را دستکم گرفته، چرا که با اعمال بهروزرسانیهای جزئی، این خودرو میتوانست از هر وسیله نقلیه دیگری از جمله فراری F40 و پورشه ۹۳۰ جلو بزند. در آن زمان، GNX به معنای واقعی یک میراث ملی بزرگ بود و باعث تأسف است که بیوک هرگز سعی نکرد این محصول باشکوه را در بازار نگه دارد.
سوبارو SVX (۱۹۹۲ تا ۱۹۹۶)
سوبارو باعرضه SVX میخواست جایگاه خود را در دنیای خودرو ارتقا دهد. همانند اکثر خودروسازان ژاپنی در دهه ۸۰ میلادی، سوبارو نیز پس از موفقیت بسیار در آن دوره تصمیم گرفت یک مدل نمایشی را جهت جذب نوع جدیدی از مشتریان تولید کند. سوبارو یک گرند تورر چهارچرخ محرک باقدرت فراوان و ظاهر شگفتانگیز میخواست و به همین خاطر به سراغ طراح افسانهای، جورجتو جورجارو رفت. نتیجه این همکاری، یک کوپه اسپرت با ظاهری آیندهنگرانه و پنجرههای عجیبوغریب بود. در زیر کاپوت ماشین یک موتور تخت ۳.۳ لیتری قرار داشت که میتوانست ۲۳۰ اسب بخار قدرت و ۳۰۹ نیوتن متر گشتاور تولید کند. ازآنجاکه SVX یک گرند تورر کروزینگ بود، تنها با گیربکساتوماتیک به عرضه درآمد. اگرچه این پیکربندی روی پرفورمنس تأثیر گذاشت، ولی SVX بههیچوجه یک خودروی کُند نبود و شتاب صفر تا صد را در عرض ۷ ثانیه مدیریت میکرد. سوبارو انتظار داشت کوپه جدید به فروش بالایی دست یابد، ولی در نخستین سال عرضه، تنها ۵۰۰۰ دستگاه از آن فروخته شد.
پونتیاک Solstice GXP (۲۰۰۶ تا ۲۰۱۰)/ ساترن Sky Redline (۲۰۰۷ تا ۲۰۱۰)
دوقلوهای پلتفرم کاپا جزو خودروهای فوقالعادهای هستند که متأسفانه هرگز جانشینی برای آنها معرفی نشد. باب لوتز، مدیر اجرایی جنرال موتورز در اوایل دهه ۲۰۰۰ کارهای خوبی را برای این شرکت انجام داد که یکی از آنها، هدایت گروه برای ساخت یک رودستر کوچک شبیه به مزدا میاتا یا بامو Z4 بود. مهندسان و طراحان شرکت دستبهکار شدند و ماحصل تلاش آنها، دو مدل جذاب برای بازار آمریکا شد؛ پونتیاک سولستیس و ساترن اسکای. این دو خودرو یک روح در دو بدن بودند، اما پیشرانه پایه چهارسیلندری بهکاررفته در آنها، در سطح متوسط قرار داشت. به همین خاطر، جنرالموتور تصمیم گرفت نسخه جذابتری از سولستیس و اسکای را به تولید برساند. بدین ترتیب، GXP و Redline با موتور ۲ لیتری ۴ سیلندر توربوشارژ ساخته شدند. این موتور میتوانست ۲۶۰ اسب بخار قدرت و ۳۵۳ نیوتن متر گشتاور تولید کند. وظیفه انتقال قوای محرکه به چرخهای عقب نیز بر عهده گیربکس ۵سرعته دستی یا اتوماتیک بود. دوقلوها تنها به ۵.۵ ثانیه زمان احتیاج داشتند تا بهسرعت صد کیلومتر بر ساعت برسند. جنرالموتور حتی نسخه کوپه سولستیس GXP را به بازار معرفی کرد که یکی از جذابترین و زیباترین خودروهای دهه ۲۰۰۰ محسوب میشود. بااینوجود، «رکود بزرگ» آغاز شد و همه چیز، از جمله دوقلوهای کاپا را ویران کرد.
ایسوزو VehiCROSS (۱۹۹۹ تا ۲۰۰۱)
وهیکراس عجیبترین خودرو در لیست ماشینهای بدون جانشین است. در آن زمان که ایسوزو اسم و رسمی در صنعت خودروسازی داشت، به تولیدکننده شاسیبلندهای سرسخت معروف بود و ایدههای جالبی برای ساخت یک آفرودر تهاجمی در سر داشت. ایسوزو قصد داشت یک شاسیبلند دو درب توانمند با ظاهری منحصربهفرد را به وجود آورد. در راستای برآورد این هدف، ایسوزو یک تیم از طراحان بینالمللی را تشکیل داد و وهیکراس به وجود آمد. شاسیبلند جدید ایسوزو شبیه به یک خوک وحشی اما دوستداشتنی بود. وهیکراس از یک سیستم 4WD پیشرفته بهره میگرفت که بر اساس تکنیک TOD (هدایت گشتاور) عمل میکرد و قوای محرکه را به سمت چرخی دارای بیشترین کشش انتقال میداد. وهیکراس همچنین به پیشرانه ۳.۵ لیتری ۶ سیلندر با ۲۱۵ اسب بخار قدرت و ۳۱۲ نیوتن متر گشتاور، گیربکس ۴سرعته اتوماتیک، کمکفنرهای تکمیلهای و ساختار بدنه روی فریم مجهز بود. ناگفته نماند که ایسوزو در ساخت پنلهای بدنه وهیکراس از روش و متریال جدیدی استفاده کرد و عملاً خاصیت ضد فرسودگی را به بدنه ماشین بخشید. ایسوزو وهیکراس یک ماشین آفرودی جذاب و قدرتمند بود که علیرغم ارائه تجربه سواری باکیفیت و لذتبخش، هرگز وارد نسل دوم نشد.
کادیلاک XLR-V (۲۰۰۵ تا ۲۰۰۹)
کادیلاک برای نزدیکشدن به موفقیت کوروت، مدل XLR را در سال ۲۰۰۵ رونمایی کرد. در آن زمان جنرال موتورز احساس کرد که کادیلاک به یک کانورتیبل برجسته و پرچمدار برای جذب مشتری احتیاج دارد؛ بنابراین پلتفرم Y را از کوروت را گرفت و بخشی از خط تولید بولینگ گرین را برای ساخت محصول جدید اشغال کرد. بدین ترتیب، XLR با جذابترین استایل، فضای داخلی منحصربهفرد، سقف فلزی جمعشونده و تعلیق کارآمد ساخته شد. مدل پایه یک خودروی اسپرت بود، ولی کادیلاک میدانست که XLR میتواند فراتر از یک ماشین اسپرت معمولی باشد. به همین خاطر پیشرانه ۸ سیلندر سوپر شارژ Northstar را در زیر کاپوت قرارداد و نسخه پرفورمنس V را به عرضه درآورد. کانورتیبل XLR-V به تعلیق سفتتر، ترمزهای بزرگتر و گیربکس ۶سرعته اتوماتیک مجهز شد تا ۴۴۳ اسب بخار قدرت و ۵۶۱ نیوتن متر گشتاور تولیدی موتور را به چرخهای عقب وارد کند. کادیلاک XLR-V با شتاب صفر تا صد ۴.۶ ثانیهای یک خودروی پرشتاب و قدرتمند با ظاهر شیک و جذاب بهحساب میآمد، ولی قیمت بسیار بالایی داشت. تلاش کادیلاک برای جذب مشتریان کوروت ناموفق ماند و XLR-V در دسته خودروهای فوقالعادهای قرار گرفت که هرگز جانشینی برای آنها معرفی نشد.
دیدگاهتان را بنویسید