اگر بشنوید فردی مالک خودروی لامبورگینی است، با دید متفاوتی به وی نگاه میکنید. این همان تأثیری است که لامبورگینی روی افراد میگذارد. لامبورگینی برندی قدرتمند و مظهر مهندسی خودروهای اسپرت با پرفورمنس و کارایی مثالزدنی بهحساب میآید. در سبد محصولات این شرکت تقریباً هیچ ماشینی با لقب «بد» شناخته نمیشود. حتی طراحیهای عجیبوغریب به دلیل قدرت و پرفورمنس بالا مورد تحسین قرار گرفتهاند. بااینحال، هر خودروسازی در کارنامه فعالیت خود، مدلهایی ساخته که به آنها چندان افتخار نمیکند. برند مطرح و معروفی مثل لامبورگینی نیز از این قاعده مستثنی نیست. در این مقاله شما را با بدترین مدلهای لامبورگینی در تمام ادوار آشنا میکنیم.
لامبورگینی LM002
طبق نظر کارشناسان حوزه، LM002 بدترین مدل لامبورگینی در تمام ادوار است. این خودروی نظامی هرگز نتوانست به خدمت ارتش درآید و غیرنظامیها نیز هدف ساخت این ماشین را چندان درک نکردهاند. البته LM002 موتور بسیار قدرتمندی دارد و اگر بهعنوان یک سوپر کار ساخته میشد، راننده میتوانست از پرفورمنس و هندلینگ سبک آن لذت ببرد. ولی زمانی که برندی مثل لامبورگینی به سراغ تولید خودرویی میرود که همخوانی چندانی با مدلهای دیگر ندارد، از هویت اصلی خود دور میشود. طراحی ساختارشکن LM002 هیچ جذابیتی برای مشتریان نداشت. از طرف دیگر، وزن و میدان دید ضعیف باعث میشد راننده نتواند خودرو را در مسیرهای منحنی آسفالت هدایت کند. با مصرف بالای سوخت و قیمت گزاف ۱۲۰ هزاردلاری، تنها ۳۲۸ دستگاه LM002 در کل جهان به فروش رسید. حتی موتور قدرتمند ۱۲ سیلندر و شتاب صفر تا صد ۷.۷ ثانیهای نتوانست کمکی به محبوبیت خودرو کند و در نتیجه، شاسیبلند بدقواره لامبورگینی که قادر به پیمودن مسیرهای آفرود هم نبود، در صدر فهرست بدترین ماشینهای لامبورگینی قرار گرفت.
لامبورگینی Urraco
اوراکو یکی از خودروهای اسپرت لامبورگینی بود که به دلیل قیمت اقتصادی مورد استقبال مشتریان قرار گرفت. این ماشین از موتور ۸ سیلندر استفاده میکرد که روی محور عقب نصب شده بود. اوراکو در تعداد محدود روانه بازار شد و در واقع جزو پرفروشترین مدلهای لامبورگینی بهحساب میآمد. بااینحال، اسپرت ایتالیایی دارای چند ایراد مهم از جمله خرابی موتور و لغزش گیربکس بود که مانع افزایش قیمت این خودرو در گذر زمان میشد. بهعلاوه، سرعتگیری و شتابگیری این ماشین بسیار کند بود و علیرغم عرضه پیشرانههای مختلف، اوراکو در نقش یک خودروی اسپرت هرگز نتوانست حس هیجان را در دل رانندگان جوان به وجود آورد.
لامبورگینی Espada
لامبورگینی اسپادا در اواخر دهه ۶۰ میلادی به بازار معرفی شد. ولی شکل کشیده و تقریباً واگن مانند این خودرو، تضاد قابلتوجهی با زبان طراحی سنتی لامبورگینی داشت. اسپادا با آن بدنه کشیده، بهعنوان یک GT چهارنفره ساخته شد و قرار بود بدون اتلاف پرفورمنس و کارایی، فضای داخلی بیشتری را در اختیار سرنشینان قرار دهد. بااینحال شکل متمایز و نامتعارف این سوپر خودرو باعث اختلافنظر بین منتقدین و کاربران شد. برخی این طراحی را یک خلاقیت هیجانانگیز تلقی کرده و برخی دیگر آن را بیسلیقگی طراح میدانستند. البته این طراحی خاص، جایگاه ویژهای به اسپادا بخشید و تمایل لامبورگینی برای ترکیب خودروهای پرفورمنس و خانوادگی را به نمایش گذاشت. بااینحال، اسپادا دو ایراد بسیار مهم داشت. اول اینکه به دلیل مصرف سوخت بالا، اسپادا نمیتوانست مسافت زیادی را طی کرده و ویژگی «گرند تورر» بودن را محقق کند. ایراد دوم نیز به وزن خودرو مربوط میشد. اسپادا یک خودروی سنگینتر از حد انتظار بود و همین موضوع باعث میشد راننده در هدایت ماشین با مشکل مواجه شود.
لامبورگینی Jarama
لامبورگینی جاراما باهدف ترکیب دو ویژگی «لوکس بودن» و «اسپرت بودن» اوایل دهه ۷۰ میلادی روانه بازار شد. نام Jarama از پیست مسابقهای با همین نام در اسپانیا گرفته شده است. این خودرو به سبب استفاده از موتور ۱۲ سیلندر، قوای محرکه قابلتوجهی داشت. در حقیقت جاراما یک وسیله نقلیه عالی برای کاربرد روزمره بود که علاوه بر اعطای لذت سواری اسپرت به راننده، آسایش سرنشینان را تضمین میکرد. بااینحال، جاراما یک ایراد بزرگ داشت که باعث شد این مدل در لیست بدترین مدلهای لامبورگینی در تمام ادوار قرار گیرد. ظاهر جاراما بههیچوجه جذاب و مقبول نبود و بدنه آن در مدتزمان کوتاهی زنگ میزند. کیفیت ساخت پایین و تولید محدود جزو عوامل عدم محبوبیت و شکست جاراما محسوب میشوند.
لامبورگینی Jalpa
سوپر اسپرت جالپا باهدف تأمین بودجه برای به ثمر رساندن پروژههای بزرگتری مثل میورا ساخته و روانه بازار شد. این ماشین که با نام Baby-Lambo یا لامبورگینی کوچک نیز شناخته میشود، یک محصول عالی برای کاربرد روزمره بهحساب میآمد. بااینحال به دلایل مختلف، جالپا در دسته بدترین لامبورگینیهای ساختهشده در تمام ادوار قرار میگیرد. زنگزدگی، بهویژه در بخش گلگیرها جزو معایب این خودرو است. قسمت پایینی گلگیرهای جالپا بهصورت U شکل طراحی شده که بهشدت مستعد باقیماندن آب و زنگزدگی هستند. ایراد مهمتر به موتور و قطعات بیکیفیت آن مربوط میشد. واشرها کوچک بودند و از فولاد ضعیف در ساخت موتور استفاده شده بود و این موضوع بهتدریج مالک خودرو را به دردسر میانداخت.
لامبورگینی کانسپت Marzal
مارزال بهعنوان یک خودروی تولیدی توسعهنیافته شناخته شده و یکی دیگر از بدترین لامبورگینیهایی است که در حد کانسپت باقی ماند. این ماشین در سال ۱۹۶۷ در نمایشگاه ژنو به عرضه درآمد و تداعیگر گام انقلابی لامبورگینی در طراحی خودرو بود. پنجرههای ششضلعی و بدنه کشیده مارزال شبیه به هیچیک از خودروهای دیگر نبود. دربهای گالوینگ شیشهای دید فوقالعادهای را در دسترس راننده قرار داده و فضای مطبوعی را در کابین ایجاد میکردند. برخلاف خودروهای فوق، این ماشین قرار بود با موتور ۶ سیلندر خطی ساخته شود، هرچند این اتفاق هرگز رخ نداد. چون پس از بررسیهای انجامشده، طراحی خودرو با مشکلات عدیدهای مواجه بود و ساخت ماشین را توجیهناپذیر میساخت.
لامبورگینی کانسپت Genesis
مینیون جنسیس یکی دیگر از کانسپتهای لامبورگینی است که خوشبختانه هرگز رنگ تولید را به خود ندید. این ماشین به شیوه بسیار نامتعارف و عجیبی طراحی شده و دارای بدنه گوهای شکل و دربهای گالوینگ بزرگ بود. البته طبق گفته کارشناسان، لامبورگینی از همان ابتدا قصد نداشت چنین خودرویی را به تولید برساند و تنها میخواست تطبیق زبان طراحی خود باکلاس مختلف خودروها را مورد ارزیابی قرار دهد. جنسیس شاید میتوانست بهعنوان یک خودروی مناسب و راحت برای خانوادههای پرجمعیت یا حملونقل عمومی به عرضه درآید، ولی بههیچوجه نمیشد درج لوگوی لامبورگینی را روی این محصول تصور کرد.
دیدگاهتان را بنویسید